مجلهء حقیقت «تاسیس1384ش» دورهءجدید.
از اینکه مجلهءحقیقت را انتخاب کردید خوشحالیم.
مارا از آثار و نظرات سازندهء خود بهره مند کنید.
majallehaqiqat.loxblog.com
براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
آخرین نطرات
علی آقا محمدی - تشکر فراوان از آقای اسماعیلی بابت گزارش خوبشون - 1396/11/25
فهیمی - سلام.مدت زیادی از فعالیت در مجله حقیقت دور بودم امروز دیدم مجله پرباری شده و مطالب بسیار مفید ارایه می شود. از دست اندر کاران و عزیزانی که زحمت میکشد کمال تشکر را دارم. - 1396/3/16
mohseni - روحش شاد
خداوند غریق رحمتش کند با این فعالیتهای ماندگارش
امروز هرچه داریم از دست علمای خاضع و زحمت کش است
همه مایه افتخار اسلام و مسلمین هستند. - 1395/10/4
حیاتی - سلام استفاده کردیم عالی بود - 1395/2/25/majallehaqiq
حیاتی - سلام تشکر از اطلاع رسانی جامع پاسخ: سلام سپاس از حسن نظرتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
برخودلازم میدانم از تمامی کسانی که باعث وبانی برگزاری این مراسم معنوی بودند ویادوخاطرات انشهدای بی شمع وچراغ را درخاطره ها طنین انداز نمودند تشکروقدردانی نمایم وخداقوت رانثارشان کنم.
اجرکم عندالله پاسخ: سلام...
سپاس از حسن نظر شما... - 1395/2/22/majallehaqiq
محمد بیانی - عکس یاد گاری تان حرف نداشت اشنایان قدیمی در هم جمعند روح شهدا را هم خدا وند غریق رحمت .نماید پاسخ: ممنون از ارسال پیامتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
آریایی - ان شا الله تمام عاشقان و دوست داران اهل بیت ع بتوانند به سلامت به زیارت امام حسین ع مشرف شوند...
و هر دو دولت عزیز و برادر ایران و عراق بتوانند در امر ورود و خروج زایران همکاری کنند.
- 1394/9/7/majallehaqiq
چندی پیش در سایت افغان پیپر خبری را مشاهده کردیم که در متن زیر می بینید:
دانشجوی هموطن، رتبه نخست ارشد ایران
دانشجوي افغانستاني موفق به كسب رتبه نخست كارشناسي ارشد ايران شد.
آزمون كارشناسي ارشد جمهوري اسلامي ايران در 29 ماه دلو 1390 برگزار گرديد و نتايج آن روز يكشنبه هفتم جوزاي 1391 اعلام شد كه مجتبي نيكزاد دانشجوي افغانستاني دانشگاه باهنر كرمان، موفق به كسب رتبه ي نخست كشوري در رشته ي مهندسي اقتصاد كشاورزي شد.
وي از مهاجران افغانستاني مي باشد كه در ايران متولد شده و توانسته است تحصيلات خود را در اين كشور ادامه دهد و اكنون نيز پس از گذراندن دوره كارشناسي موفق به كسب رتبه نخست كشوري در كنكور كارشناسي ارشد ايران شد.
این خبر مارا برآن داشت که بیشتر با این نخبه آشنا شویم.
به همین دلیل در گوگل وبلاگ گروهی تعدادی از دانشجویان باهنر کرمان را پیدا کردم که در آن بیانیه ای از سوی این نخبه ی عزیز منتشر شده بود، که در ادامه می خوانیم...
بسم الله الرحمن الرحیم
اینجانب مجتبی نیک زاد متولد چهاردهم خرداد ماه 1369از مهاجرین افغانستانی هستم که در ایران شهراصفهان متولد شده ام. دوره ی کارشناسی خود را در رشته مهندسی اقتصاد کشاورزی در دانشگاه شهید باهنر کرمان گذراندهام و موفق شدم در کنکور سراسری ارشد رشته ی خود ،در کشور ایران رتبه نخست کشوری را بدست آورم .
بنده در دوران تحصیل قبل از کنکور ورودی دانشگاه با مشکلات ممنوعیت ورود اتباع افغانستانی به دوره پیش دانشگاهی (مطابق قوانین سال قبل) مواجه بودم که در واقع هیچ امیدی برای ادامهی تحصیل باقی نمی گذاشت و بعد از آن شرط محدودیت کسب معدل کتبی بالای 17 مواجه بودم(به طوری که خیلی از دانش آموزان افغانستانی به این علت از ادامه تحصیل بازماندند)به علاوه ملزم به پرداخت شهریه های مخصوص اتباع افغانستانی در ایران در تمامی مقاطع تحصیلی(ابتدایی،راهنمایی و دبیرستان) بودیم این شرایط در حالی بود که عملا در دوره پیش دانشگاهی دانش آموزان افغانستانی با وجودگذراندن تمام این شرایط سخت، مجبور به ورود به دوره های شبانه بودند و هستند(این به این معنی بود که دانش آموزان افغانستانی با استعداد و معدل بالا ، باید به مدارسی با سطح پایین تر می رفتند وهمکلاسان و دبیران ضعیف تر را متحمل می شدند).از طرف دیگر مشکلات سنگین هزینه ای بر سر مهاجران افغانستانی ساکن در ایران بنده را مجبور به کار، همراه با تحصیل میکرد به طوری که ناچاراً دیگر زمانی برای آمادگی برای کنکور سراسری نداشتم در نتیجه راهی برای کسب رتبه های برتر باقی نمی ماند.
در فرم ثبت نام کنکور بندی وجود داشت که داوطلبان افغانستانی بایدآن را علامت میزدند"چنانچه پذيرفته شدگان اتباع خارجي،درزمان ثبت نام بند16تقاضانامه راعلامتگذاري ننموده باشند،پذيرش آنان لغوخواهدشد."که این بند تاثیر زیادی در قبولی و رتبهی داوطلب اعمال میکند(با توجه به مقایسه رتبه ها و قبولی ها در رشته های مختلف بین داوطلب افغانستانی و ایرانی) تا یک بار دیگر رقابت به ضرر افغانستانی مهاجر رقم زده شود.
بعد از کنکور سراسری برای ورود به دانشگاه محدودیت های شدید و جدیدی از سوی وزارت علوم و سازمان سنجش کشور ایران وجود داشت و دارد؛ به این صورت که اتباع افغانستانی از انتخاب شهرهای زیادی در ایران برای تحصیل منع میشدند("اتباع غيرايراني مجاز به انتخاب رشتههاي تحصيلي دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالي درمناطق ممنوعهی تردد و اسكان اتباع خارجي نميباشند. بديهي است درصورت پذيرش واعلام قبولي داوطلبان غيرايراني درمناطق ممنوعه،پذيرش آنان در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي آن مناطق،« كان لم يكن»تلقي ميگردد.")و همچنین رشته های خاصی که حق انتخاب آن از اتباع افغانستانی گرفته شده بود.واما در حالیکه در دوره روزانه پذیرفته شده بودم طبق قانونی دیگر("بند11-كليه پذيرفته شدگان غيرايراني دوره روزانه دانشگاههاومؤسسات آموزش عالي،موظف به پرداخت شهريه تحصيلي طبق مصوبات هيأت امناي دانشگاههاي تحتپوشش وزارت علوم،حداكثرتا 80 % شهريه دوره هاي نوبت دوم(شبانه)و دردانشگاههاي علوم پزشكي براساس مصوبات وزارت بهداشت ميباشند.") برای اتباع افغانستانی ،متحمل پرداخت شهریهی شبانه شدم و همچنین از تمامی امکانات رفاهی دانشجویی و وام های کمکی دانشجویی محروم ماندم .قابل ذکر است که دانشجوی افغانستانی که در دوره شبانه در دانشگاه کرمان پذیرش میشود ملزم به پرداخت شهریه ای تا 4 برابر شهریهی شبانه میباشد که این موضوع امسال حداقل 4 نفر از پذیرفته شدگان افغانستانی این دانشگاه را مجبور به انصراف کرد. برای کامل شدن روند ثبت نام در دانشگاه ، دانشجوی دخترو پسر اجباراً باید مراحل تقاضای پاسپورت تحصیلی و خروج از کشور را تجربه کند، مراحلی که خیلی بیشتر از هفت خان دارد و هر خان مدت زمان زیادی و هزینه ی گزافی از داوطلب را می گیرد و عملاً فرد را حداقل یک ترم تحصیلی از سایرین عقب می اندازد.این موضوع بشدت باعث کاهش انگیزه و رغبت فرد آنهم در شروع تحصیل آکادمیک میشود.
همه این مسائل دست به دست هم دادند تا بنده در شهر کرمان ناچار به تحصیل در مقطع کارشناسی باشم از آن به بعد تمام عزم خود را جزم نمودم تا در تحصیل چهار ساله ام در کرمان و کنکور ارشدتمام توانایی هایم را به عنوان یک افغانستانی با وجود تمام مشکلات به رخشان بکشم و غرور و استعداد افغانستانی و مهاجر افغانستانی را با درخشش در اوج محدودیت ها به اثبات برسانم.
مشکلات برای مهاجران افغانستان در ایران یکی دوتا نیستند ،شرایطی که برای درک بهتر وکامل تر آن بایستی تجربه شوند، فقط شاید بتوانم به چند نمونه ی کوچک اشاره کنم ،آنهم از جمله مشکلات لمس شدنی، مسئله فشار های شدید اقتصادی و محرومیت اتباع افغانستانی از یارانه ها است که هر روز مهاجر را فقیرتر از قبل وضعیف تر میکند و این موضوع عملاً قشر وسیعی از مهاجران را از تحصیل باز میدارد و از خرد سالی به محیط کارگری میکشاند. مشکل دیگر، محدودیت حقکار برای هر مهاجر افغانستانی میباشد؛ به طوریکه تنها منوط به گرفتن کارت کارگری با هزینه های سنگین و بوروکراسی سخت درحالی که تنها برای چند ماه فرد افغانستانی در ایران در آن شرایط سخت اقتصادی حق کار دارد و بعد از آن مدت باید مجددا با پرداخت هزینه ای آن را تمدید کنند البته کارتی که فقط مجوز انجام شغل هایی بامنزلت پایین اجتماعی را داراست در هر شأن ومنزلتی که باشیم. حق ازدواج افغانستانی مهاجر با فرد ایرانی ممنوع است و حتی کار به جایی رسیده است که ادارات جمع آوری خون از اتباع افغانستان خون قبول نمیکنند و این هنوز انتهای بی حرمتی و بی هویتی مهاجر افغانستان در ایران نیست این تنها گوشه ای ازدرد مهاجر افغانستانی در ایران است باید در جای ما قرار بگیرید تا لمس کنید چیزهایی که به بیان نمی آیند و حقارت در نگاه، و بیهویتی، و بیامنیتی در اعتبار مدت اقامت را ،ترس از فقر، و بیسوادی را،زنده ماندن به بهای کشیدن شیره ی جان و جوانیمان در چاه کنی ها و گاو داری ها و پست ترین شغل ها، فقط به بهای نفس کشیدن در این خاک، و محرومیت فرزندانمان از سواد، پیرانمان از بیمه و دوا و دکتر، درمانی ارزانتر یا حداقل تسهیلات خدمات درمانی...
در زمان ورود به دانشگاه تمام تلاش خود را نمودم تا با دیدن تمام این نداشتن ها همه را در درون خود به انگیزه تبدیل کنم تا اینبار به تمام وکمال ارزش وجودیمان را ثابت کنم . بنده از ترم یک تا پایان دوره توانستم معدل الف را در میان هم ورودیهایم کسب نمایم تا به عنوان یک افغانستانی جایگاه خویش را به آنان بباورانم.آری جنگیدم و در انتها تمام تلاش خود را بر روی کنکور سراسری ارشد قرار دادم تا در پایان حرف خود را اینبار رساتر به تک تک آنها که نخواستند اینگونه باشیم برسانم.تمام مشکلات موجود در کنکور سراسری در کنکور ارشد نیز برای مهاجر افغانستانی تکرار میگردد ممنوعیت از انتخاب عمدهی شهرهای ایران ،تنها چند شهر باقی میگذارد و محرومیت از تحصیل در رشته های ممنوعه ایرانی هاو...
تاثیر تبصره افغانی بودن درنتیجه نهایی کنکور ارشد، که با تمام این امور به لطف خدا توانستم سد بی عدالتی را بشکنم و ثابت کنم استعداد های در خشان مردم میهنم و مهاجرین عزیز را در اوج فشار های زند گیمان. ورود به دانشگاه برای هر افغانستانی برابر است با عقب ماندن یک سال یا حداقل یک ترم تحصیلی به جرم گرفتن پاسپورت تحصیلی که مساوی است با باطل شدن کارت اقامتش که از طرف سازمان ملل در یافت میکند و برگ هویت زندگی اش یک عمر در ایران است. بوروکراسی عجیب و سخت که عقب ماندگی جوانان ما را در سال اول ورود به دانشگاه به همراه دارد.آیا دانشجوی دختر ما چگونه باید با این همه مشکل کنار آید ؟آیا عملا شرایطی برای تحصیل وی باقی میماند ،وقتی یک دانشجوی پسر ازپس این خیل مشکلات نخواهد توانست برآید چگونه خواهرم بتواند تحصیل کند و در صحنهی کسب علم و معرفت باقی بماند؟
از دانشجویان میهنم و دانشجویان مهاجر میخواهم قوی باشند، محدودیت ها را به فرصت تبدیل سازند، و بجنگند در کنار یکدیگر و بدانند که ما خواهیم توانست و بدانند که محکومیم به توانستن و کسب عزت برا ی سرزمینمان افغانستان و این فقط در گرو تلاش آنان است."شما باید بهترین نمایندهی کشورهمیشه باعزت افغانستان باشید"
خواسته ی من از سفارت کشورم حمایت بیشتر و پر قوت تر از مهاجرین افغانستانی است به خصوص قشر دانشجوی آسیب دیدهمان تا شاید بتواند یکی از بارهای سنگین زندگی مهاجری در ایران را منجمله شرایط سخت اقتصادی را قابل تحمل تر کند و حداقل فراهم کردن دلگرمی مستحکم تری برای افغانستانی های غیرتمند.سفارتی که در حمایت از بنده در حالی که ادعای نخبه ملی دارند هیچ عکس العملی نشان نداد حتی گرفتن یک تماس تبریک ،آیا به فکر سایر مهاجران هست؟؟؟؟؟؟
میخواستم در انتها از ملت و کشور ایران بخواهم چشم هایشان را بگشایند و دید انسانی را باز یابند و هویت انسانیمان را بازگر دانند.
آیا باید محرومیت از یارانهها به بهای گشنه ماندن هم وطنان مهاجرم در غربت تمام شود؟آیا گرفتن حق تحصیل از کودک بی پناه تا دانشجوی با استعداد ما رواست؟آیا بالا بردن ممنوعیتها، سخت گیری ها و محرومیت ها در سایر زمینه ها و محرومیت در حق انتخاب رشته و شهر، همچنین گرفتن شهریه های سنگین از یک دانشجوی مهاجر بیپناه افغانستانی که پدرش نیز در شرایط سخت کاری در ایران است و هر شش ماه باید از پس هزینه های سنگین حق اقامت وتمدیدکارت کارگریاش برآید انسانی است؟آیا برخود بی هویتانه و سرنوشت بی نام و سرشت ،حق فرزندان ماست در حالیکه متولد این سرزمین هستند؟
ما حداقل حقوق انسانیمان را خواستاریم، حداقل حقوق سازمان ملل برای هر مهاجر و هر انسان، حق تحصیل و معاش عادلانه و حق حمایت از پدر و مادران پیرمان و از کار افتادگانمان که نقش دستشان بر خشت خشت آبادی سرزمینشان هنوز باقی است...
آیا نباید بر شرایط سخت مهاجرین و مانع های تحصیل و رشد آنها پایان داد ؟
من از ابتدای مسیرم با خود تصمیم گرفته ام تا با تلاش روز افزون و توکل بر حق، راهی را که در پیش گرفته ام ادامه دهم تا شاید بتوانم به باور برسانمشان مردم کشورم را،که میتوانند بهترین باشند.
مهاجران افغانستان عزیز ،میتوانند بدرخشند در اوج فشارهای موجود، چون باید بتوانند، اگر به آینده روشن تر بنگرند و آن را بخواهند. آینده از آن ماست وما نمایندگان خلف کشور با عزتمان خواهیم بود
و به سایر کشورهای جهان و ایران که افغانستان پر استعداد، و شکوفاست ،و به امید روزیکه درخشش ستاره های آسمان میهنم هر بیننده ای را در آسمان روشنش به نظاره وادارد.
آری مشکلات بسیار است و گاهی به زبان نمی آیند ولی من تا انتها ایستادهام و به وطنم افتخار میکنم و افتخار می آفرینم در راهش تا با دعای دوستان بار دیگر در مرحله دکتری برای میهنم و مردم غیرتمند کشورم افتخار بیافرینم.
این نظر توسط بهرامی در تاریخ 1391/4/14/3 و 14:04 دقیقه ارسال شده است
<-CommentGAvator->
با شنیدن این خبر بسیار خورسند شدم امید است که این برادر عزیز تمام اندوخته های علمی خویش را در کشور مصیبت زده خود به سوغات بیاورد ودر خدمت جامعه و مردم خود قرار دهد
برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید